Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (991 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aviation snips
U
قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
snips
U
قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
nibbler
U
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
angle drill
U
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
bead
U
موج خطی در ورقههای فلزی
beads
U
موج خطی در ورقههای فلزی
relief hole
U
سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
tin snips
U
قیچی دستی
scissored wool
U
پشم مقراضی
[پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
dollies
U
سندان یا بلوکی که درپرچکاری دستی ورقات فلزی بکار می رود
dolly
U
سندان یا بلوکی که درپرچکاری دستی ورقات فلزی بکار می رود
to cut out
U
بریدن ودراوردن- پیش دستی کردن بر- اماده کردن-انداختن
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
monometalism
U
سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
chimney-crane
U
[میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
bail
U
فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
chain plate
U
صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
tape line
U
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
beechive spring
U
فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
stick bridge
U
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
blowout disc
U
دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
snap swivel
U
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
distaff
U
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
inky
U
مرکبی
traveler
U
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
ball bearings
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
U
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
blur
U
مرکبی کردن
blurred
U
مرکبی کردن
blurring
U
مرکبی کردن
blurs
U
مرکبی کردن
ink plotter
U
رسام مرکبی
racked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
kopfring
U
حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
shields
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
wracks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
shield
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
rack
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
c clamp
U
گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
cleco fastener
U
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
racks
U
فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
manual
U
دستور رزمی دستی سیستم دستی
continuous forms
U
ورقههای پیوسته
wobble pump
U
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
telltale
U
نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
tetramer
U
ماده مرکبی که از چهار واحدتشکیل شده باشد
laminar
U
دارای ورقههای نازک
laminal
U
دارای ورقههای نازک
pucks
U
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
puck
U
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
symmetry ink
U
مرکبی که اثران در روی کاغذتنهاوقتی نمودارمیشودکه ان کاغذراگرم کنند
toe weight
U
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
jointer
U
[بست فلزی برای اتصال سنگ ها در سنگ چینی]
data tablet
U
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
craft revolving fund
U
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
polyester
U
نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلاستیک سازی مصرف میگردد
stationery
U
صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
birdcages
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage
U
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
scarp
U
بریدن عمودی بریدن
radius dimpling
U
ایجاد گودی در سطح ورقههای فلز توسط ابزارمخروطی شکل ویژهای
cmos
U
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
craft reimbursable supply
U
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
sheet
U
وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
sheets
U
وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
harmonic motion
U
اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
printhead
U
1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
plates
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
U
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
sheets
U
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheet
U
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
tweeger
U
قیچی
snippel
U
دم قیچی
mammock
U
دم قیچی
braced
U
قیچی
pruning shears
U
قیچی
tweezer
U
قیچی
scissors
U
قیچی
brace
U
قیچی
overarm braces
U
قیچی
shear
U
قیچی
snips
U
قیچی
plate shears
U
قیچی ورق بر
levered shears
U
قیچی اهرمی
scissors
U
پرش قیچی
stock shears
U
قیچی پادار
alligator shears
U
قیچی اهرمی
mammock
U
از دم قیچی ردکردن
lever shear
U
قیچی اهرمی
circular shear
U
قیچی کمانهای
shares
U
قیچی کردن
shared
U
قیچی کردن
lever shears
U
قیچی اهرمی
share
U
قیچی کردن
snipping
U
قیچی کردن
snipped
U
قیچی کردن
snip
U
قیچی کردن
bolt clipper
U
قیچی پیچ
sheared
U
قیچی شده
wire cutter
U
قیچی سیمبر
shear
U
قیچی کردن
shear
U
قیچی اهن بر
shear steel
U
فولاد قیچی
wire cutter
U
قیچی میخچین
secateur
U
قیچی باغبانی
scissors vault
U
پرش قیچی
scissors kick
U
ضربه قیچی
scissel
U
دم قیچی فلزات
rotary shear
U
قیچی گردان
forficate
U
قیچی مانند
clipper
U
قیچی باغبانی
pruning shears
U
قیچی باغبانی
hitch kick
U
شوت قیچی
combination slitting, shears
U
قیچی ورق
blooming shears
U
قیچی شمشه
heavy shears
U
قیچی اهنبر
hot shear blade
U
قیچی گرم
split tackle
U
تکل قیچی
shear
U
اسباب برش قیچی
scissors
U
قیچی روی خرک
scissoring vibration
U
ارتعاش قیچی وار
snips
U
قیچی اهن بری
scissors jump
U
پرش قیچی در اسکیت
tin snips
U
قیچی اهن بر مهندسی
scissors-glasses
عینک قیچی شکل
clinchers
U
قیچی کننده قاطع
clincher
U
قیچی کننده قاطع
continous chip
U
برادههای قیچی کاری
overhead kick
U
ضربه قیچی به عقب
trim
U
یکنواخت کردن با قیچی
wire shears
U
قیچی سیم بری
shears
U
قیچی پشم چینی یا باغبانی
eastern cut off
U
شیوه قیچی پرش ارتفاع
scissor kick
U
پای قیچی در شنای پهلو
compound leverage floor jack
U
اهرم بالابر قیچی شکل
guillotin plate shear
U
قیچی ورق اهن بری
shear
U
شکاف دادن قیچی کردن
trudgen stroke
U
دست کرال و پای قیچی
snipper
U
قیچی ویژه چیدن مو یا گیاه
averruncator
U
یکجور قیچی که با ان شاخههای بلندتر از قدرس رامیزنند
pave
U
[صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
clogged ink jet nozzles
U
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
eastern roll
U
شیوه قیچی در پرش ارتفاع باغلطیدن پس از عبور از میله و فرود روی پا
decollator
U
ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
defervescence
U
بریدن تب
detruncate
U
بریدن
truncating
U
بریدن
hew
U
بریدن
chopped
U
بریدن
cut back
U
بریدن
truncates
U
بریدن
cut off
U
بریدن
blank
U
بریدن
blankest
U
بریدن
incise
U
بریدن
stags
U
بریدن
stag
U
بریدن
skives
U
بریدن
dissever
U
بریدن
cut
U
بریدن
decapitation
U
سر بریدن
excision of clause
U
بریدن
expeditate
U
بریدن
exscind
U
بریدن
exsind
U
بریدن
exsect
U
بریدن
resect
U
بریدن
carving
U
بریدن
shear
U
بریدن
decapitating
U
سر بریدن
dissevere
U
بریدن
skived
U
بریدن
skive
U
بریدن
decapitates
U
سر بریدن
decapitated
U
سر بریدن
scissoring
U
بریدن
decapitate
U
سر بریدن
cuts
U
بریدن
gride
U
بریدن
chop
U
بریدن
severing
U
بریدن
haggles
U
بریدن
skiving
U
بریدن
mangle
U
بریدن
haggled
U
بریدن
to cut off
U
بریدن
haggle
U
بریدن
carvings
U
بریدن
carves
U
بریدن
mangles
U
بریدن
tie up
U
بریدن
to ring off
U
بریدن
haggling
U
بریدن
stumps
U
بریدن
severed
U
بریدن
Recent search history
Forum search
2
New Format
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
incentive
1
affixation
1
gorse melatonin
1
if you have any question please ask us , we are here to help
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com